مشاوره و برنامه ریزی
سعيد دانشجوی سال اول دانشگاه بود همين يك ماه پيش بود كه نتايج كنكور كاردانی پيوسته رو اعلام كرده بودند و اون هم جزء قبولی ها بود با اينكه تا چند ماه قبل از كنكور اصلاً فكرش رو نمی كرد كه بتونه دانشگاه قبول بشه. با اين حال با پنج يا شش ماه درس خوندن نه تنها دانشگاه قبول شده بود بلكه رتبه آورده بود اونم چه رتبهای، رتبهی 7 كنكور سراسری. كلی هم توي فاميل و دوست و آشنا صدا كرده بود كه سعيد دانشگاه سراسری قبول شده، آخه سعيد بچه خيلی درسخونی نبود.
اون روز هم مثل روزای ديگه آقا سعيد تيپ زده بود و رفته بود دانشگاه. سر كلاس بود و هنوز استاد نيومده بود كه تلفنش زنگ زد.
ـ الو آقاي سعيد شريفی
ـ بله بفرماييد
ـ من احمدی هستم مشاور هنرستان گلشن
ـ سلام آقای احمدی ـ حال شما خوبه
ـ خوبم ـ تو چطوری، دانشگاه چطوره
ـ ممنونم ـ من خوبم، دانشگاه هم عاليه
ـ آقا سعيد می خواستم يك كپی از كارنامه قبوليت رو بياري هنرستان می خوام به بچهها نشون بدم كه با چه درصدهایی می شه دانشگاه قبول شد و حتی رتبه آورد.
ـ حتماً آقای احمدی
ـ آقا سعيد اگر می تونی روز دوشنبه ساعت 9بيا مدرسه كه اصلاً خودتو ببرم سر كلاسی كه مشاوره دارم تا يك مشاوره با كلاس داشته باشيم و اگر بچهها سؤالی از تو راجع به دانشگاه و قبولی دانشگاه داشتند از تو بپرسند. البته اگر كلاس نداشته باشی.
ـ آقای احمدی كلاس كه دارم ولی همهاش رو كنسل می كنم و ميام. خيالت راحت.
روز دوشنبه سعيد زودتر از خونه بيرون اومد، يك جعبه شيرينی خريد و رفت به طرف مدرسه. وقتی نزديك مدرسه رسيد ياد سال گذشته افتاد. ياد شيطونی ها و شلوغ بازی های خودش و بچهها. به دفتر مدرسه كه رسيد مدير و چند تا از معلمها و مشاور مدرسه آقای احمدی توی دفتر بودند و همگی به سعيد تبريك گفتند. بعد مشاور و سعيد با هم سركلاس رفتند. كلاس شلوغ بود يكی داشت آواز می خوند، يكی با ميز ضرب گرفته بود. بعد از ورود مشاور و سعيد كلاس كمی ساكتتر شد ولی هنوز بچهها توی حال و هوای خودشون بودند تا اينكه آقای احمدی محكم ضربهای به در زد و كلاس ساكت شد، بعد آقای احمدی گفت:
می خوام يك سری نكات در رابطه با برنامهريزی درسی و كنكور براتون بگم كه مطمئناً می تونه توی قبولی در امتحانات مدرسه و كنكور شما تأثير زيادی بزاره. اول از شما می خوام برای اين آقا سعيد ما كه شاگرد سال گذشته همين هنرستان بوده و امسال در كنكور رتبه 7 آورده دست بزنيد. بلافاصله بچهها شروع كردند به دست زدن و داد و بيداد يكی از بچهها گفت كه عجب خرخونی هستی و يكی ديگه می گفت كه بابا تو ديگه كی هستی دست شيطون بستی و بعد آقای احمدی دوباره كلاس رو ساكت كرد و گفت:
ببينيد بچهها بعضی از نكات بسيار ساده وجود داره كه اگر شما رعايت كنيد بازدهی مطالعه شما بسيار بالا می ره. خيلی وقتها الگوی مطالعه دانشآموزان غلطه. مثلاً خيلی از بچهها درسی كه معلم توی كلاس می ده رو می زارن هفته بعد شب قبل از كلاس می خونند در حاليكه اگر درسی رو كه معلم گفته همون روز توی خونه مطالعه كنند مطلب رو خيلی خيلی بهتر می فهمند و بهتر هم توی حافظهشون می مونه. بطور مثال درس رياضی را در نظر بگيريد. اگر معلم رياضی يك درس رو تو كلاس به شما ياد بده و شما بخواهيد اونو هفته بعد يا چند روز قبل از امتحان بخونيد خيلی از مفاهيم و مطالب رو ممكنه فراموش كرده باشيد و در نتيجه حل مسئلهها و تستها خيلی مشكل می شه يا برای فهميدن و حلشون مجبوريد زمان بسيار زيادی صرف كنيد. در حاليكه اگه همون روز درسرو مرور می كرديد با زمان خيلی كمتر و بسيار راحتتر مسائل و تستها رو جواب می دادين و مطالب بهتر توی ذهنتون می موند.
بعد از اين توضيحات يكی از دانشآموزان از مشاور پرسيد:
ـ آقا ما سر بعضي از كلاسها خوابمون ميگيره و خيلي خستهايم و درس رو نميفهميم بايد چكار كنيم؟
مشاور در پاسخ گفت: اين موضوع دو جنبه داره يكی بر می گرده به انگيزه شما. يك وقت شما توی خونه نشستی و مادرت بهت می گه برو دو تا نون بخر. می گی خستهام، حالشو ندارم ولی همون موقع دوستت بهت زنگ می زنه می گه بريم بيرون يك گشتی بزنيم؟ تو سريع جواب می دهی، می گی چرا كه نه. بعدش هم می رين بيرون و تا شب هم بر نمی گردی خونه و اصلاً خسته نمی شی. يعنی اگه برای موفقيت، قبولی در دانشگاه و رسيدن به اهدافت انگيزه داشته باشی مطمئناً وضعيت فرق می كنه. جنبه دومش هم بر می گرده به معلم و استاد. بعضی از معلمای محترم جوری توی كلاس يكنواخت درس می دن كه انگار يك راديو با صدای كم روشنه و خُب هر كسی ممكنه خوابش بگيره. ولی بعضی از معلما با صدای رسا درس می دن، تُن صداشونو كم و زياد می كنند، بچهها رو توی درس مشاركت می دن و در حين درس دادن از بچهها سؤال می پرسن. جو كلاس رو شاد و پويا نگه می دارند، فقط توی يك نقطه كلاس نمی ايستند و خلاصه توی كلاس تنوع ايجاد می كنند و شرايط كلاس رو جوری اداره می كنند كه كسی خوابش نمی گيره و اين هم هنر بسيار بزرگی برای يك معلم است.
ـ آقای مشاور، ما تا چه مقطعی می تونيم ادامه تحصيل بدهيم؟
هيچ محدوديتي برای ادامه تحصيل بچههای هنرستانی وجود نداره. شما بعد از اينكه فوق ديپلم گرفتيد می تونيد در آزمون كاردانی به كارشناسی شركت كنيد كه اين آزمون رو دانشگاه آزاد، دانشگاه سراسری و دانشگاه علمی كاربردی برگزار می كنه كه درصورت قبولی و تحصيل مدرك كارشناسی می گيريد. بعد از اون هم می تونيد در امتحانات كارشناسی ارشد و دكتری و … شركت كنيد و ادامه تحصيل بديد.
ـ آقای احمدی، مشكل من اساسی تر از بقيه است. اصلاً چرا بايد درس بخونيم و كنكور بديم. ما كه بدون دانشگاه هم می تونيم سركار بريم؟
سؤال خوبی كردی. اولاً اينكه مدرك دانشگاهی الآن توی كشور ما خيلی جاها بدرد می خوره (از جمله برای ازدواج كردن) و باعث ارتقاء شغلی و بالاتر رفتن حقوق و … می شه. ثانياً معمولاً افراد تحصيلكرده موفقتر از بقيه افراد عمل می كنند يعنی به نظر من اگه يك تحصيلكرده بخواد رفتگر بشه، سوپرماركت بزنه، مكانيك بِشه يا شركت تأسيس كنه مطمئناً اين كار رو بهتر از يك فرد بدون تحصيلات انجام می ده. بايد توجه داشت كه دانشگاه فقط بعد عملی نداره، شخصی كه دانشگاه می ره با يك محيط جديد، اساتيد مختلف و دانشجوهای زيادی مثل خودش آشنا می شه و اين مسئله باعث بالا رفتن سطح فكری و گسترش روابط شخصی "EQ"می شه كه اين دو موضوع در موفقيت فرد در آينده تأثير بسيار زيادی می زاره، تازه قبولی در دانشگاه يك اعتماد به نفس بالا توی فرد ايجاد می كنه.
ـ آقای مشاور، توی فاميل ما خيليها هستند كه تحصيل كردهاند ولي بيكار هستند و يا در رشتهای كه تحصيل كردهاند كار نمی كنند. پس اين جور تحصيلات به چه دردی می خوره؟
آره اين يك واقعيته. ولی بين تحصيلات و تخصص تفاوت وجود داره. آدم تحصيل كرده لزوماً آدم متخصصی نيست. برای بدست آوردن شغل مناسب در هر زمينهای، آدم بايد تخصص اون رشتهرو داشته باشه. در دنيای امروز تخصص بالاتر از تحصيلات است. يعنی به نظر من يك خياط خوب خيلی بهتر از يك دكتر كم سواد است. الآن خياط هست كه براي اينكه بخوای بهش سفارش كار بدی بايد چند ماه صبر كنی ولی برعكس اون، دكترها و مهندسينی هستند كه بيكار هستند و مطمئن باشيد آدمهایی كه تخصص دارند همه جای دنيا از جمله توی كشور خودمون كار براشون فراوونه و هر جای دنيا كه برن، اونارو رو سرشون می گذارند و يكی از ويژگی های خوب در هنرستان نسبت به مدارس رياضی و تجربی و انسانی اينه كه در طول تحصيل در مدرسه، بچهها مهارتهایی رو آموزش می بينند.
ولی باز بايد تأكيد كنم كه آدم تحصيل كرده راحتتر متخصص می شه.
ـ آقای مشاور، يكی از فاميلهای ما امتحانات مدرسه رو بزور قبول شد ولی در كنكور شركت كرد و جاي خوبی هم قبول شد. اين چطور ممكنه؟
معمولاً كسایی كه درسهارو عميقتر می خونند و بهتر ياد می گيرند در كنكور قبول می شن. در امتحانات مدرسه خيلی وقتها بچهها تا صبح بيدار ميمونن و خيلي از مطالبرو حفظ می كنن و بعد می رَن سر جلسه امتحان و سؤالارو جواب می دن و اگه هفته بعد راجع به درس ازشون سؤال كنی خيلی از مطالبرو فراموش كردهاند. ولی برای كنكور شما نمی تونی شب كنكور همه كتابهای درسی مثل فيزيك و شيمی و رياضی و ... را حفظ كنی و بری سر جلسه كنكور و توی 4 ساعت همه سؤالات رو جواب بدی، در نتيجه كسانی موفقتر هستن كه مطالبرو عميق خونده باشن و بهتر فهميده باشن.
در امتحانات مدرسه اگر يك قسمتی از درس رو بلد باشي و جواب سؤال رو بنويسی بالاخره يك كمی نمره می گيری ولی در كنكور اگه يك كمی بلد باشی، خيلی بدتر از اينِ كه اصلاً بلد نباشی. چون وقتی تستی رو بلد نيستی، جواب نمی دی ولی وقتی كمی بلد باشی توی تله طراحان سؤال كنكور گير می كنی و سؤال رو اشتباه جواب می دی و نمره منفی هم می گيری.
ـ آقای احمدی، برنامهريزی درسی چطور بايد باشه و روزی چند ساعت بايد درس بخونيم؟
برنامهريزی درسی بايد منطبق به توانایی های شما و منظم و پيوسته باشه.
بعضی وقتها بچهها اولش تو حس هستند. برنامه می ريزند اون هم چه برنامهای.
ساعت 6 صبح پا می شم تا 8 رياضی می خونم بعد 8 تا 10 عربی می خونم بعد 5 دقيقه صبحونه می خورم و تا ساعت 2 ادبيات و معارف می خونم. 2 تا 5/2 نهار و بعدش تا ساعت 8 شب شيمی و فيزيك می خونم بعد هم تا 11 شب تست می زنم و درسهارو مرور می كنم. فردا صبح می شه، طرف تازه ساعت 11 صبح از خواب پا می شه و الی آخر … و يا اينكه اين شخص حداكثر دو يا سه روز طبق برنامهريزی جلو می ره. يعنی می شه گفت كه يكی از دلايل اصلی شكست برنامهها، واقعبينانه نبودن اونهاست. اين عدم واقعبينی و ايدهآلگرایی در خيلی جاهای جامعه هم ديده می شه و باعث شكست برنامهريزی می شه.
برای برنامهريزی مناسب ابتدا بايد يك هفته برنامه مطالعه خودتون رو در يك جدول يادداشت كرده و براساس اون با كمك يك مشاور يا خودتون براساس واقعيتها و توانایی ها و اهدافتون برنامهريزی انجام بديد و به مرور زمان و هفته به هفته مطالعه و كارایی خودتونُ بيشتر كرده و اصلاحات و تغييرات لازم رو توی برنامهريزی تون بديد تا به شرايط ايدهآل برسيد.
بعضی ها هم توی درسشون و يا اصولاً توی هر كاری اولش خوب شروع می كنن ولی با گذشت زمان كمكم انرژيشون كم می شه. ولی بايد دونست كه كنكور مثل يك مسابقه دوی استقامت می مونه كسی موفقه كه تا آخر ادامه بده. در مسابقه دوی استقامت هم افراد برتر در قسمت آخر مسابقه از بقيه جلو می زنن. به قول شاعر:
رهرو آن نيست كه گهی تند و گهی خسته رود رهرو آن است كه آهسته و پيوسته رود
ـ آقا می شه ما فقط تخصصی بخونيم و اونو بالای 90 درصد بزنيم و دروس عمومی رو اصلاً نخونيم و صفر بزنيم؟
ببينيد بچهها، درست است كه دروس تخصصی ضريب 15 داره و خيلی مهمه، ولی هميشه كسي در كنكور موفقه كه همه درسهارو مطالعه كنه. تازه اگه كسی اونقدر باهوش و با استعداده كه می تونه دروس تخصصی رو بالای 90 درصد بزنه حتماً می تونه ادبيات و معارف و … رو حداقل 20 تا 30 درصد بزنه. بنابراين بهتره كه خودتونو گول نزنيد و بگيد فقط تخصصی می خونم. بعد هم يك درس مثل رياضی يا زبان، آش كشك خالهاس. الآن نخونی بايد توی دانشگاه بخونی و هميشه باهاشون سروكار داری. پس بهترِ از همين الآن اونهارو ياد بگيرين. البته براي كنكور می شه يك درس يا حداكثر دو درس رو كنار گذاشت ولی برای جبران بايد بقيه درسهارو بهتر خوند.
ـ چطور می شه يك مطلب درسی رو بهتر حفظ كرد؟
يكی از راههای بخاطر سپاری مطلب اينه كه بعد از خوندن يك پاراگراف يا متن اونو برای خودمون و يا شخص ديگری توضيح بديم و بايد بتونيم از آن مطلب سؤالاتی طرح كنيم. همچنين بايد توجه داشت كه نتبرداری و خلاصهنويسی از مطالب خونده شده در يادآوری مطالب بسيار مفيده، مخصوصاً در زمان مرور مطالب، اين خلاصهنويسی ها بسيار كاربرد داره. ولی بايد دقت داشت كه خلاصهنويسی نبايد عين گفتههای معلم يا نوشته يك كتاب باشه بلكه بايد برداشت خودمون از مطالب باشه. توجه داشته باشيد كه اگر كسی نتونه مطلبی رو توضيح بده يا خلاصه كنه يعنی اون مطلب رو نفهميده.
در اين موقع بود كه صدای زنگ تفريح بلند شد و آقای احمدی گفت كه بچهها يك بار ديگه به افتخار آقا سعيد دست بزنيد و اميدوارم كه سال بعد شماها رو بجای سعيد سر كلاس مشاوره دعوت كنم.

سلام من رشتم معماری هستش پایه دوازدهم از این سایت کتاب مهندس یگانه و کتاب عمومی و پایه خریداری کردم برای کنکور. ولی نمدونم چطور باید بخونم که هم هردو کتاب رو یاد بگیرم هم روش مطالعه رو یاد بگیرم من برنامه ریزی ندارم نمیدونم چطور باید برنامه ریزی کنم میشه کمکم کنید؟
سلام روز به خیر
دوست گرامی من در همین صفحه مشاوره و برنام ریزی می توانید نکاتی را یاد بگیرید و مورد توجه قرار دهید و همچنین صفحه چگونه درس بخوانیم که برای شما تگ می کنم می تواند به شما کمک کند.
https://4khooneh.org/%da%86%da%af%d9%88%d9%86%d9%87-%d8%af%d8%b1%d8%b3-%d8%a8%d8%ae%d9%88%d8%a7%d9%86%db%8c%d9%85%d8%9f/
موفق باشید.
من مشکلی که دارم در خوندن اینه که عادت کردم با صدای بلند بخونم و نمیدونم این کارم جنبه ی خوبی داره در اینده برام یا نه و اینکه کند خونی شدیدی هم دارم نمیدونم چجوری با این ضعف هام کنار بیام
سلام و درود
دوست عزیز خواندن با صدای بلند هم به نوعی خودش میتونه کمک کننده باشه. چون شما یک بار میخوانید و یک بار میشنوید و این خودش در یادگیری تاثیر بسیار زیادی دارد.
شاد و پیروز باشید.