سوالات متداول در مصاحبههای استخدامی و نحوۀ پاسخ به آنها
لطفاً در مورد خودتان بگویید و به طور مختصر سوابقتان را توضیح دهید.
مصاحبه کننده علاقه دارد از زبان متقاضی در مورد خودش بشنود. مهم است که مطالب شما آغازی خوب و میانهای محکم داشته باشد و پایانی که کارفرما را مشتاق به استخدام شما نماید.
راجع با اتفاق مرتبطی صحبت کنید که شما را به آن حرفه علاقهمند کرده است و در ادامه راجع به تحصیلاتتان صحبت کنید. در صحبتتان، تحصیلات آکادمیک و اشتیاقتان را برای آن حرفه و شغل و همچنین تجارب کاریتان را طوری در هم ترکیب کنید که شما را فردی مناسب برای آن شغل نشان دهد. اگر در پروژهای خاص یا کاری ویژه مشارکت داشتهاید، آن را ذکر کنید.
مثال: من در شهر کوچکی زندگی میکنم که موقعیتهای کمی دارد. از آنجا که مدارس خوب کم هستند من مطالعات آنلاین زیادی داشتهام. به این صورت بود که کدنویسی را یاد گرفتم و سپس تلاشم را ادامه دادم تا مدرک برنامهنویسی را دریافت کردم. بعد از آن بود که اولین شغلم را به عنوان برنامهنویس زبان جاوا پیدا کردم. بعد از آن وقت زیادی را اختصاص دادم تا زبانهای جاوا و سی شارپ، ابزارها و چارچوبهایش را یاد بگیرم.
چگونه از این موقعیت شغلی با خبر شدید؟
کارفرما میخواهد بداند آیا شما به طور مداوم به دنبال شرکت او بودهاید، یا از یک آژانس کاریابی اطلاعات را کسب کردهاید، یا یکی از کارمندان آن شرکت به شما اطلاع داده است. خلاصه میخواهد بداند شما چگونه آنها را پیدا کردهاید.
اگر کسی به شما این شغل را توصیه کرده است، حتماً نامش را بگویید. فرض را بر این نگذارید که کارفرما میداند چه کسی شما را توصیه کرده است. به عنوان مثال اگر دوست شما "مایکل" به شما توصیه کرده است تا برای این شغل اقدام کنید و مایکل قبلاً همکار شما بوده است یا اینکه در یک جلسۀ دوستانه این توصیه را کرده است. این موضوع را بگویید. اگر احمد در آن شرکت شاغل است و به نظرش شما برای این شغل مناسب هستید، توضیح دهید که چرا مایکل معتقد است که شما برای آن شغل مناسب هستید.
اگر شما خودتان دنبال آن شغل بودهاید، به وضوح بگویید چه چیزی در مورد آن شغل نظر شما را جلب کرده است. در صورتیکه ارزشهای مد نظر شما با ارزشها واهداف آن شرکت مطابق باشد، امتیاز ویژهای خواهید داشت. شما باید به کارفرما نشان دهید که شرکت او را به دلایل خاصی در میان شرکتهای دیگر انتخاب کردهاید.
مثال: من در لینکداین در مورد این شغل اطلاع پیدا کردم. چون مدتی است که من صفحۀ شرکت شما را در لینکداین دنبال میکنم. من به کارهایی که شما در بخشهای الف، ب و ج انجام میدهید بسیار علاقهمندم. به همین خاطر خیلی خوشحال شدم که میتوانم برای شما درخواست شغلی بفرستم. مهارتهای مورد نیازتان دقیقاً با مهارتهای من منطبق است و موقعیت فوقالعادهای برای من است که در دستیابی هدفتان با شما همراه شوم، البته برای خودم هم فرصت رشد خیلی خوبی است.
چه نوع محیط کاری را ترجیح میدهید؟
حتماً قبل از حضور در جلسه باید در مورد آن شرکت و فرهنگ محیط کاری آن اطلاعات کسب کرده باشید. بررسیهای شما در اینجا به کمکتان میآید. محیط کاری مورد علاقۀ شما باید با فرهنگ کاری در آن شرکت تطابق داشته باشد (اگر اینطور نیست، پس آن شغل شاید مناسب شما نباشد). برای مثال، از وبسایت آن شرکت ممکن است متوجه شوید که آنها سیستم مدیریت افقی دارند یا تأکیدشان بر استقلال عملی کارمندان است. یا بر عکس مدیریت عمودی و از بالا به پایین دارند. آنوقت اینها کلمات کلیدی خواهند بود که شما باید در صحبتهایتان به کار ببرید.
اگر مصاحبهکننده نکتهای را ذکر کرد که شما در بررسیهایتان متوجه آن نشده بودید، مثلاً اگر گفت " از بیرون شاید به نظر برسد که در شرکت ما کارمندان توسط مدیران تحت فشارند ولی در واقعیت ما جمعی راحت هستیم که فقط کمی رقابت بین کارمندان ایجاد میکنیم." سعی کنید تجربهای یا خاطرۀ حرفهای تعریف کنید که با حرفهای او هماهنگ باشد. هدف شما باید این باشد که نشان دهید اخلاق حرفهای شما با فرهنگ آن شرکت هماهنگ است.
مثال: این فوقالعاده است. من محیط کاری پرانرژی را دوست دارم زیرا به من این حس را میدهد که دائم در حال یادگیری و رشد هستم، ولی من در واقع زمانی خیلی لذت میبرم که با اعضای تیم همکاری کنم و به دیگران هم در رسیدن به اهداف مشترک کمک کنم نه اینکه با آنها رقابت کنم. آخرین کارآموزی من در شرکتی با همین حس و حال بود و من حقیقتاً از آن همکاری استفاده کردم.
چگونه شرایط تحت فشار و استرسزا را مدیریت میکنید؟
کارفرما میخواهد بداند که تحت فشار شما ایستادگی میکنید یا جا میزنید؟ آنها میخواهند اطمینان حاصل کنند که آیا شما وقتی فشار کار شدید شد و ضربالاجلها سر رسیدند، در هم میشکنید؟
توانایی خونسرد ماندن تحت فشار از استعدادهای با ارزش است.
تجربهای را تعریف کنید که شما به رغم اوضاع به هم ریخته خونسردیتان را حفظ کردهاید. اگر شما در حال فراگرفتن این مهارت هستید، این را بیان کنید و بگویید چه تلاشهایی کردهاید تا مهارتتان را در برخورد با شرایط سخت در آینده افزایش دهید. برای مثال، شما میتوانید بگویید تمریناتی را برای حفظ آرامش خاطرتان انجام میدهید.
مثال: من میدانم که شرایط پراسترس همیشه محتمل هستند، و باید یادبگیرم که چگونه در حرفهام با آنها مواجه شوم. من فکر میکنم با هر تجربۀ جدید تواناییم بیشتر میشود. برای مثال زمانی که در شرکت قبلی بر روی عرضۀ محصولی جدید کار میکردم، کارها بر طبق برنامه پیش نمیرفت. به جای متهم کردن دیگران، اولین واکنش من این بود که قدمی به عقب بردارم و به دنبال استراتژیهای جدید در مورد چگونگی حل مشکل بگردم. قبلاً، من بر حسب عادت در اینجور موقعیتها دستپاچه میشدم، بنابراین حفظ خونسردی و حواس جمعی برای من قدمی در جهت پیشرفت و مدیریت اینگونه وضعیتها به حساب میآید.
آیا ترجیح میدهید مستقل کار کنید یا عضوی از تیم باشید؟
شما باید بر اساس بررسیهایی که در مورد فرهنگ آن شرکت و شغل مورد نظرتان کردهاید، پاسخ دهید. در هر صورت، باید در نظر داشته باشید که در تمامی محیطهای حرفهای جنبههایی از کار تیمی وجود دارد.
در بسیاری از مشاغل، شما باید با دیگران به صورت روزانه همکاری داشته باشید، در حالیکه برخی از شغلها نیازمند کار انفرادی هستند. موقع پاسخ به این سوال برجستهترین خصوصیاتتان را مطرح کنید و اینکه چگونه آنها با مشخصات لازم برای آن شغل در توافق هستند. البته در جواب به این سوال میتوانید به مزایا و معایب هر دو حالت از کار گروهی و انفرادی اشاره کنید.
مثال: من ترکیبی از هر دو را میپسندم. ترجیح میدهم با تیمی همکاری کنم که راهکارهای متنوعی در اختیارم قرار دهند و نسبت به عملکردم فیدبک بدهند. ولی در عین حال مشکلی با کار انفرادی هم ندارم. من اغلب بهترین نتیجهها را وقتی میگیرم که بتوانم در تنهایی روی آنها تمرکز کنم ولی کار با تیم برای پیدا کردن بهترین ایدهها هم برایم ارزشمند است.
وقتی درگیر چند پروژۀ همزمان هستید، چطور کارها را مدیریت میکنید؟
کارفرما میخواهد بفهمد چطور از انرژی و زمانتان استفاده میکنید تا بهرهوری را حفظ نمایید. همچنین میخواهد بداند که آیا شما روشی برای پیگیری کارها و ضربالعجلها، فارغ از سیستم کنترل شرکت دارید؟ در پاسختان حتماً بر اینکه متعهد به زمانبندیهای کاری هستید تأکید کنید.
یک موقعیت خاص را مثال بزنید که شما کار را به موقع انجام دادهاید. در مورد فوریت و اهمیت پروژههایی که قبلاً انجام دادهاید و اینکه چگونه زمان را مدیریت کردهاید صحبت کنید. توضیح دهید که چگونه شما تمرکز و نظم را در کارهایتان حفظ میکنید.
مثال: من به پروژههای شلوغ در شغل فعلیم عادت دارم و مجبورم از یک بخش به سراغ بخش دیگر بروم. من کارهایی که باید در یک روز انجام دهم را لیست میکنم و برای هر کدام زمان مناسب در نظر میگیرم. این به من کمک میکند تا آنها را اولویتبندی کنم و بدانم کدام باید اول انجام شود. و همچنین آن چیزی که انجام نمیشود به من یادآوری میکند که برنامههایم را باید اصلاح کنم.
حقوق درخواستی شما چقدر است؟
قبل از حضور در مصاحبه باید بدانید که حقوق شغل مورد تقاضایتان عموماً چقدر است. این اطلاعات را از طریق پرسوجو و همچنین برخی از وبسایتها میتوانید بدست آورید.
علت پرسش این سوال این است که برای هر شغلی معمولاً بودجهای از قبل تعیین شده است و کارفرما میخواهد بداند که خواستۀ شما در محدودۀ آن بودجه قرار دارد یا نه.
به یاد داشته باشید که بهتر است به جای گفتن یک عدد معین، بهتر است محدودهای را بگویید تا جا برای مذاکرات بعدی باقی بماند. ضمناً مبلغی که مد نظر دارید را کمی بالاتر بگویید، زیرا چانه زنی به سمت پایین راحت تر است تا چانهزنی به سمت بالا. به عنوان توصیه، شما، خودتان مسئلۀ حقوق را مطرح نکنید و در صورتی در این مورد حرف بزنید که مصاحبهکننده آن را پیش بکشد.
مثال: با توجه به مهارت و سابقه و شرایط حقوق در این شغل، من به محدودۀ ....... تومان فکر میکنم.
ترجمۀ منتخب از منبع انگلیسی
لینک منبع انگلیسی: Common Questions in Job Interviews
سلام، این متن ترجمه شده؟
سلام، بله، ترجمهای از یک مقالۀ انگلیسی است.